رفتار من عادی است

آمار مطالب

کل مطالب : 334
کل نظرات : 49

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 23
باردید دیروز : 123
بازدید هفته : 192
بازدید ماه : 187
بازدید سال : 2315
بازدید کلی : 43495

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اجتماعی و آدرس baran68.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 123
بازدید هفته : 192
بازدید ماه : 187
بازدید کل : 43495
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 49
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 29 فروردين 1394
نظرات

 

 

رفتار من عادی است

اما نمیدانم چرا

این روزها

از دوستان و آشنایان

هرکس مرا میبیند

از دور میگوید:

این روزها انگار

حال وهوای دیگری داری!

اما 

من مثل هرروزم

با آن نشانی های ساده

و باهمان امضا،همان نام

و با همان رفتار معمولی

مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها

حس میکنم گاهی کمی گنگم

گاهی کمی گیجم

حس میکنم

از روزهای پیش قدری بیشتر

این روزها را دوست دارم

گاهی " از تو چه پنهان

باسنگها آواز میخوانم

و قدر 

بعضی لحظه ها را خوب میدانم

این روزها گاهی 

از روز و ماه و سال ، از تقویم

از روزنامه بی خبر هستم

حس میکنم گاهی کمی کمتر

گاهی شدیدا بیشتر هستم

حتی اگر میشد بگویم

این روزها گاهی خدا راهم

یک جور دیگر میپرستم

از جمله دیشب هم

دیگرتر از شبهای بی رحمانه دیگر بود

من کاملا تعطیل بودم

اول نشستم خوب

جورابهایم را اتو کردم

تنها _ حدود هفت فرسخ_ در اتاقم راه رفتم

باکفشهایم گفتگو کردم

و بعداز آن هم

رفتم تمام نامه ها را زیرو رو کردم

و سطر سطر نامه ها را

دنبال آن افسانه موهوم

دنبال آن مجهول گشتم

چیزی ندیدم

تنها یکی از نامه هایم

بوی غریب و مبهمی میداد

انگار

از لابلای کاغذ تاخورده ی نامه

بوی تمام یاسهای آسمانی احساس میشد

دیشب دوباره

بی تاب در بین درختان تاب خوردم

از نردبان ابرها تا آسمان رفتم

در آسمان گشتم

و جیبهایم را 

از پارههای ابر پر کردم

جای شما خالی!

یک لقمه از حجم سفید ابرهای ترد

یک پاره از مهتاب خوردم

دیشب پس از سی سال فهمیدم

که رنگ چشمانم کمی میشی است

و برخلاف سالهای پیش

رنگ بنفش و ارغوانی را

از رنگ آبی دوستتر دارم

دیشب برای اولین بار

دیدم که نام کوچم دیگر

چندان بزرگ و هیبت آور نیست

این روزها دیگر

تعداد موهای سفیدم را نمیدانم

گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک

یک روز کامل جشن میگیرم

گاهی 

صد بار در یک روز میمیرم

حتی

یک شاخه از محبوبه های شب

یک غنچه مریم هم برای مردنم کافیست

گاهی نگاهم درتمام روز

با عابران ناشناس شهر

احساس گنگ آشنایی میکند

گاهی دل بی دست و پا و سربزیرم را

آهنگ یک موسیقی غمگین

هوایی میکند

اما

غیر از همین حسها که گفتم

و غیر از این رفتار معمولی

و غیر از این حال وهوای ساده و عادی

حال و هوای دیگری

در دل ندارم

رفتار من عادی است..........



تعداد بازدید از این مطلب: 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود